آتش نشان

شلنگ به دست...!!

آتش نشان

شلنگ به دست...!!

درس تعطیل!

بچه ها میخوام به یه روش کاملا علمی و با استفاده از ریاضی اثبات کنم که اگر درس بخونیم مردود میشیم!!

فکر کنم همه این دو مورد قبول دارن:

1-study=dont fail

2-dont study=fail

حالا میخوام با استفاده از همین دو مورد،خودشونو رد کنم!

اگه (1)و(2)رو با هم جمع کنیم این به دست میاد:

study+dont study=dont fail+fail

حالا سمت چپ از study و سمت راست از fail فاکتور می گیریم!این به دست میاد:

study(1+dont)=fail(1+dont)

حالا از هر دو طرف 1+dont رو خط میزنیم...این میمونه:

study=fail

در نتیجه اگر درس بخونیم میفتیم...من یکی از سال دیگه کلا درس نمیخونم!!!

جالبه...

خیلی جالبه...

گوشیت ِsilent!بعد یه ساعت میری میبینی یه miss call افتاده.

به یارو sms میدی که اگه کاری داشته زنگ بزنه...زنگ نمیزنه.وقتی هم زنگ میزنی جواب نمیده و یا قطع میکنه.منم که کرم دارم هی زنگ میزنم...

دفعه ی آخر یه زن گوشی رو برمیداره.شروع میکنه هرچی از دهنش در میاد بهت میگه که تو مرض داری و مزاحم شدی و...هر چی هم میگی خودت زنگ زده بودی میزنه زیرش...میگه داری مزاحم میشی...چی باید گفت به اینجور آدما آخه؟!

جدیدترین مد شلوار!!




پ.ن:اگه زودتر متوجه میشدم همچین شلواری هم هست برا عروسی حتما میخریدمش!!

پ.ن2:اینم یه مدل فسّیونه دیگه!!!


جشن نامزدی/پای من/فامیلا/جو...

امشب جشن نامزدیه نوه ی عمه ی منه...(الان پسرا دارن میگن به ت..مم و دخترا هم یا میگن به درک یا میگن به من چه!)

منم با این پای تو گچ باید برم...میخواستم نرم ولی چون با داداش داماد تو کلاس زبان هم کلاسیم و باهم صمیمی هستیم باید برم.از بالا به پایین اگه به تریپ نگاه کنید ته خنده س...پیراهن مردونه ی مجلسی...یه کراوات یا همون گردن آویز تزئینی(!)...شلوار پارچه ای تریپ شخصیت... پای چپ کفش مردونه ی مجلسی اونوقت پای راست دمپایی!!!!!!

مطمئنم وقتی فامیلامون پامو ببینن بسته به نسبتی که باهام دارن یکی از سوالات زیر رو میپرسن:
-اگه طرف یکی از عمه هام باشه:وای خاک به سسسسرم چی شده عمه؟!؟!؟!؟

-دختر عمه هام یا دختر عمو هام:اییی وایییی چی شده محمدرضاااااا؟!؟!!؟

-عموهام:خدا بد نده مرد چی شده؟!

-پسر عمو هام یا پسر عمه هام:اِ...ممد چی شده؟!؟!!؟پات چرا به گا رفته؟!

البته برای اینکه این اتفاقا نیفته من تصمیم گرفتم همون اول برن پشت میکروفن به همه پامو نشون بدم و اعلام کنم که چی شده چون واقعا حوصله ندارم با هرکی که سلام کردم به جای احوال پرسی براش توضیح بدم که چی شده!

...

اما میرسیم به قسمت جذاب داستان یعنی قسمت قرش بده یا همون رقصیدن!

من تمام عضمم رو جذم(درست گفتم؟!)کردم که برم وسط مثل امین حیایی تو اخراجی های ۲ برقصم...فکر کن من با این پای علیل میخوام برم اون وسط جفتک بندازم...اینجاس که شاعر میگه آدمو سگ هار/حار گاز بگیره ولی جو نگیره!!!


پ.ن:سبک عنوان به سبک داش سجی شد دیگه...

پ.ن۲:ایشالا عروسی خودم!!

سه شاتگان به دست...!

یک خبر بسیار مهم:

هادی و سینا و جواد(ددی) (سه تاییشون جون!!)با هم دیگه یه وبلاگ زدن که اگه خدا بخواد و مخالفاشون(!) چشمشون نزنن وبلاگ باحالی خواهد شد...

گفتم بهتون بگم که به وبلاگشون سر بزنید...البته هنوز چیز خاصی توش نذاشتن٬فقط اعلام وجود کردن ولی باز برید سر بزنید...

وسیله ی ایاب و ذهاب هم آماده کردیم که راحت از اینجا تشریف ببرید!