آتش نشان

شلنگ به دست...!!

آتش نشان

شلنگ به دست...!!

ظهر بود...

   خورشید ناجوانمردانه می تابید...


 مدام برایمان چسی می آمدند...

                 

    زیر باران حملات آفتابه بدستان طاقتمان تاب آمده بود و دیگر امید چندانی نداشتیم...


  بچه ها با لبخندهای تلخشان سعی میکردند آخرین لحظاتشان را زیبا سپری کنند...


        همه میدانستیم در محاصره دشمن دیگر کارمان تمام است...

 

 گفتیم بس است شرارت! حداقل داریم مردانه میمیریم...


 با خود گفتیم ۲۰ سال دیگر کسانی هستند که به یادمان باشند و بدانند که بیهوده نمردیم...


ناگهان خمپاره ای آمد و بین بچه ها جا باز کرد...

.

.

.

   چند دقیقه بعد، همگی مرده اند...   الا بیسیمچی که ۱۶ سال بیشتر نداشت...، ترکش خمپاره از میان پاهایش رد شد و جان سالم بدر برد... بچه ها حاجی محمدی صدایش میزدند...

تا جایی که میتوانست دوید و بسمت کوههای کردستان گریخت...




* آره دیگه یکشنبه میریم شلمچه !!!

دخترا همگی بسوزن!...  آخ جووووون! تو غذامون کافور میریزن... ولی اینجور چیزا جلو مارو نمیگیره، بچه ها قویتر از این حرفان...





نظرات 11 + ارسال نظر

خوش بگذره
مارو قرار بود دوسال پیش ببرن نمیدونیم چی شد یهو حرفش تموم شد
به مسئولام میگفتیم سوت میزدن!!!!!!
مواظب باشن چیزیتون نشه ما بشیم خانواده شهید و جانباز و این حرفا!!!!!!
جدا" خیلی مراقب باشینا
(توصیه های الکی!!!)

niki 1389/09/19 ساعت 15:10

ایشالا شهید بشی پسرم !!!( دعا ی مادر بزرگی بود ! )

بهاره 1389/09/19 ساعت 15:46

اگه بمب انداختن و از ترس پشماتون ریخت، چطور میشه؟

مرسده 1389/09/19 ساعت 17:52

یاران که غریبانه رفتند از این خانه....
خوش بگذره...

یاسی 1389/09/19 ساعت 18:16

کوچولو؟
.
.
.
آره شوت بود ..دوسش داشتم...!
یه بار دستاش گچی بود گوشیش زنگ خورد من واسش از تو جیبش درش اوردم!!...باحال بود!

شلمچه ؟جا قطیه؟!!نکنه بسیجی این؟
میگم حافظه ی یونیکرن منو کشته!!

Unicorn: نخیر اردو درس دفاعیه...به جا میدون تیر...شما هم هروقت بزرگ شدید میبرنتون

SNIPeR 1389/09/19 ساعت 19:00 http://firetux.blogsky.com

هادی خفه شو !
یعنی چی کافور میریزن ؟!!
من پوستم به کافور حساسه !!!!!!!!!!!!!

Unicorn: بیاخ !!

یاسی 1389/09/19 ساعت 21:30

غلط کردن من نمیرم ...یه دفه بریم رو مین شهید شیم اونا ج میدن؟!!
شلمچه!!
اه اه اه ...!!
خیلی دوست دارین برین الان؟
تازه ما که پسر نیستیم ...سربازی نمیریم جنگم شه بازم نمیریم!یعنی نمیرم!!
بعدش این اردو اجباریه دیگه؟!!
من خیلیم بزرگم اتفاقا!!میدونی من مادربزرگ چند نفرم؟

کوفتتون بشه مارو قرار بود ببرن چون شما دارین میرین مارو اسفند میبرن

ولی در کل خوش بگذره . . .

Unicorn:جفتش ایشالا...!

هادی زرفات المه...!!
کافور چیه مگه فیلم سوپره که کافور رو بچه ها عمل کنه؟!

Unicorn 1389/09/20 ساعت 19:20 http://fire-fighter.blogsky.com

هادی پایه ای رفتیم اونجا دیگه برنگردیم؟!فرار کنیم بریم...

میخوان ببرن شلمچه چرا کافور بریزن ؟
چه ربطی داره ؟


خوبه با دخترا نمیرید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد