آتش نشان

شلنگ به دست...!!

آتش نشان

شلنگ به دست...!!

یاد باد آن روزگاران...یاد باد(۲)

...

تیر ماه...

گفتم اگه نامرئی بودم میرفتم دنبال دختر پسرا دست پسره رو میگیرم میزنم تو کله دختره که دعواشون دربیاد بخندیم!!...الان اگه نامرئی بشم میرم دست دختر پسرایی که دارن از هم دور میشنو میذارم تو دست هم و خودمم میشینم نگاشون میکنمو گریه میکنم...

اون موقع دیس فرزانگان میدادیم کلی حال میکردیم...الان هرکی دیس فرزانگان بده خودم میزنم شقه ش میکنم!!!

اون موقع برام زور داشت که با پای تو گچ از رو سکو بازی رو ببینم...ولی الان دیگه نه...چون فوتبالو رسما گذاشتم کنار!

هادی و جوادو سینا اون موقع با هم وب زدن...الان سینا که هست ولی نیست!!هادی هم که اومده ور دل من...جواد مونده تک و تنها!

انقدر تو جو بودم که با پای تو گچم میرفتم جشن نامزدی میرقصیدم!!!الان با پای سالم عروسی نمیرم!!

اونموقع جدید ترین مد شلوارو نشونتون دادم...الان یه مدل جدید تر اومده تا دور گردن٬کراوات سر خود!!

اون موقع یارو با گوشیش بهم کرم ریخت رید(!!)تو اعصابم...الان میدونم طرف هم مدرسه ایم بوده ولی قسم میخوره من بعد از اینکه برام میس انداخته گوشی رو خاموش کرده!!

به روش ریاضی اثبات کردم اگه درس بخونیم میفتیم پس درس نخونیم که راحت قبول شیم!ولی نمیدونم الان چرا درس نمیخونم میرم سر جلسه امتحان هیچی بلد نیستم!!!!


رسیدیم مرداد...

گفتم بت بتمن پسره سوپرمنه!!...خب هست دیگه الان چیزی نمیتونم بگم!!

اومدم رمز وبلاگمو عوض کنم فکر کنم رمزو اشتباه وارد کردم و مجبور شدم یه وبلاگ دیگه بزنم بعد دوباره تونستم رمزو پیدا کنم برگشتم اینجا!...میدونی قضیه چی بود؟وقتی داشتم رمزو عوض میکردم زبونش فارسی بوده بعد موقع ورود به مدیریت وبلاگ رمزو به زبون انگلیسی میزدم!!!مگه چیه خب آدم اشتباه میکنه دیگه!!

گفتم گدا هم گداهای قدیم...ولی حالا که فکر میکنم میبینم اینا درامدشون از قدیمیا بهتره...اصلا شاید منم بزنم تو همین کار!!

میگفتم من درآینده فیلسوف میشم...ولی فقط خدا میدونه چه پخی میشیم درآینده!!

گفتم برید کارت اهدا عضو بگیرید...الانم دیر نیست...اگه میخواید از اینجا برید ثبت نام کنید.

سوتیای هم باشگاهیمو مینوشتم!...الان دلم براش تنگ شده...خیلی وقته ندیدمش.آخه اون تو رده امیدامون بود که بازیاشون یه ماهی میشه که تموم شده...

گفتم پول همیشه عامل خوشبختی نیست...ولی حالا میفهمم که پول دقیقا باعث خوشبختیته!!

اون موقع با آریان تو مدرسه گیر افتاده بودیم زدیم زیر خنده...الان هرروز تو مدرسه اشکمون درمیاد!


پ.ن:این داستان همچنان ادامه دارد...

رضا شیری-من به تو علاقه مندم


نظرات 8 + ارسال نظر
(ددی) 1389/09/20 ساعت 20:16 http://jangavaran.blogsky.com

باز یه آهنگ به تو معرفی کردیم اومدی گذاشتی تو وبلاگ؟!
محمدرضا بعضی هاش واقعاً مزخرف بود!؟!

دست شما درد نکنه...

این بالا چرا ایمورتال نیومده تو اسمم؟!
وبتون خرابه...!

خودت خرابی هوووو

بسی زیبا مینمود! یه دعای خیری کردم واسه سفرتون... سالم برگردید من شاخ درمیارم!

پس شاخ در بیار که سالم برگشتیم!

SNIPeR 1389/09/20 ساعت 23:35 http://firetux.blogsky.com

ممد چرا تو پستات هی تیکه های غمناک میبارونی ؟!!
به خانوم بچه ها سپردم واست یه زوجه ی خوب جور کنن !
ایشالا وقتی جور شه دیگه غمناک نمینویسی !!!

شما غلط کردی!!

niki 1389/09/21 ساعت 23:12

chi begam khow alan ??

صدف 1389/09/22 ساعت 09:27 http://sadafjpk.blogfa.com

چه غمگین
مثل من!!
مثل این روزا که گذشت
مثل ادمکای سارا
مثل چشمایی که دنبالتن و تو ازشون فرار میکنی
مثل دستایی که میخوای بگیری و پست میزنن
کربلا!!!خوش بگذره
بیا وبم

Quit girl 1389/09/23 ساعت 20:05 http://stopazad.blogfa.com

اپیم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد